سکوت پر هیاهو

سکوتی پر از هیاهو ، هیاهویی در سکوت...شیما،غزاله و انسیه

سکوت پر هیاهو

سکوتی پر از هیاهو ، هیاهویی در سکوت...شیما،غزاله و انسیه

*سرما!

من سردمه،
من خیلی سردمه!
گرمی هوای اتاق رو روی پوستم حس می کنم
اما بازم سردمه،
خیلی سردمه!
از تو سرم آتیش بیرون میاد
اما بازم سردمه
من خیلی سردمه!

*error!

چند شبِ که دارم تلاش می کنم که بنویسم
اما مغزم مدام error می ده
نه اینکه این روزا تکراری باشه،نه!
نه اینکه خالی از احساس باشه نه!
نه اینکه حرفی واسه گفتن نداشته باشه،نه!
اما گاهی گفتن بعضی حرفای ساده،سخت پیچیده می شه
مثل الان!
اه چی گفتم؟!
بی خیال بهتر برم سر وقت ظرف شویی...
التماس آمیز صدام می کنه...