سکوت پر هیاهو

سکوتی پر از هیاهو ، هیاهویی در سکوت...شیما،غزاله و انسیه

سکوت پر هیاهو

سکوتی پر از هیاهو ، هیاهویی در سکوت...شیما،غزاله و انسیه

دوم فرودین...

 

*دوم فرودین
به نظر روز مهمی میاد،اما نمی دونم چرا؟!
شاید کسی که قرار یه روزی با اسب سفید بیاد دنبالم تولدش امروز باشه،یا مثلا تو این تاریخ بیاد دنبالم،یا ...
هر چی هست مهمه،اینو از دیشب ساعت ۱:۴۳ فهمیدم...

*اون شب وقتی شماره تو دیدم دستام لرزید،یخ کردم،با اینکه دیگه برام وجود نداری،مردد بودم جواب بدم یا نه،تصمیمو گرفتم،جواب دادم،پیش خودم فکر کردم مقابله به مثل شاید بی ادبی باشه،اینو به خاطر داشته باش که ادب حکم کرد نه احساسات از هم گسیخته و داغون من...

*امشب کلی مهمون داریم،اکثرشون آدمایی هستن که آخرین بار تو مجلس ختم پدربزرگم دیدمشون،تقریبا ۵ ماه پیش،اگه پدر بزرگم فوت نمی کرد امشب بعد از یک سال می دیدمشون...

*تا یادم نرفته بگم،امسال موقع سال تحویل گریه نکردم،بغض داشتم نه اینکه نداشتم اما گریه نکردم،چون کنارم بود،آره پیشم بود همونی که سه ساله نبودش وجودمو به آتیش می کشه،هنوزم هست،قول داده تا آخر عید پیشم باشه،...

*مدتی بود این موبایل و مسیج برام زجر آور شده بود،واسه همین مدام صداشو خفه می کردم،حوصله جواب دادن به هیچ کس رو نداشتم،چند روز تمایلم واسه مسیج بازی زیاد شده،اما سیستم مسیجم دیوونه شده و قادر به فرستادن یا حتی دریافت مسیج نیستم...

*امروز صبح فهمیدم خودخواه ترن آدم روی زمینم،خودخواهی یه مریضی مهلکِ و من قصد دارم درمانش کنم اما نمی دونم چطوری؟!


 

نظرات 5 + ارسال نظر
شکوفه چهارشنبه 2 فروردین‌ماه سال 1385 ساعت 03:04 ب.ظ http://haramedelam.blogsky.com

سلام. ..

بهار نو رو به شما تبریک می گم و سالی

پر از روزهای خوش براتون ارزو می کنم.

شاد باشید.

علیرضا چهارشنبه 2 فروردین‌ماه سال 1385 ساعت 03:08 ب.ظ http://malikhulia.blogsky.com

و تو آن جرعه آبی هستی
که غلامان به کبوتران دهند
ازان پیشتر
که کارد بر گلوگاهشان نهند.
ا-بامداد

هم آوا چهارشنبه 2 فروردین‌ماه سال 1385 ساعت 03:09 ب.ظ http://www.hamava005.blogsky.com

سلام و وقت بخیر
نوروز باستانی را به شما و خانواده محترمتان تبریک می گویم و آرزو می کنم که سال جدید برایتان سرشار از سربلندی و پیروزی باشد.
خوشحال می شم اگه یه سری هم به وبلاگ انجمن بزنید.
پروردگار ایران زمین پشت و پناهتان

پسرک تنها چهارشنبه 2 فروردین‌ماه سال 1385 ساعت 04:53 ب.ظ http://pesaraketanha.blogsky.com

+مگه دیشب ساعت ۱:۴۳ چی شد که اینو فهمیدی؟
+شاید از قطب جنوب زنگ می زده که دستات یخ کردن؟!(هه هه)ولی اساسا ادب هم چیزِ خوبیه و هم بهانه خوبی!
+کاش مهمونایی می داشتی که چیزی بهتر از اون موضوع رو تداعی می کردن. یا نه، شاید همین بهانه ای بوده تا یادی از اون خدابیامرز کنیم. روحش شاد...
+منکه هیچ سالی موقع تحویل سال گریه نکردم. مگه سالای پیش کسی تورو می زده که گریه می کردی؟
+سیستم مسیج یه آدمِ یه دنده می خواد مثل من.یعنی اگه ۱۰ بار هم فرستاده نشد باید برای بار ۱۱ ام تلاش کنی. حتما موفق می شی! قادر به دریافت مسیج هم هستی. فقط بخاطر ترافیک بالا کسی نمی تونه برات مسیجی بفرسته!
+خودخواهی به هیچ وجه مهلک نیست دخترجان.ولی درمان می شه

اوهام پنج‌شنبه 3 فروردین‌ماه سال 1385 ساعت 11:16 ق.ظ http://ohaam.blogsky.com

خنده بزن بر بهار... می گذره ای روزگار
باردیگر صفحه ی پلاسیده ی زمان، با عبور از ثانیه ها و دقایق و ساعتها ورق خورد و در اولین سرآغاز شب، با انفجار خورشید، تاریکی سکوت بار دیگر شکسته شد .آری باز عید آمد و باز نوروز...درخت را بیدار کن و سبزه را مژده روییدن ده که بهار آمده است...سال نو مبارک

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد