سکوت پر هیاهو

سکوتی پر از هیاهو ، هیاهویی در سکوت...شیما،غزاله و انسیه

سکوت پر هیاهو

سکوتی پر از هیاهو ، هیاهویی در سکوت...شیما،غزاله و انسیه

واسه من کم بودی!

 

 (برای شیمای عزیزم که از نزدیک شاهد بودم چه احساسی داره)
واسه من کم بودی !
من پی بارون و رگبار و تگرگ تو ولی آروم و نم نم بودی
من پی کوه باندی که بهش تکیه بدم
تو ولی خم بودی
واسه من کم بودی

 من پی سرخ می گشتم...نه عزا
تو ولی بیرق ماتم بودی
پی لبخند می گشتم...افسوس
تو خود غم بودی
واسه من کم بودی

من پی حادثه بودم
پی دیوونگی و عشق و جنون
من پی فاجعه و رسوایی
پی کبریت و خطر
تو ولی...

واسه من کم بودی
کند و نم نم بودی
تو خود غم بودی
واسه من کم بودی!
(شاهکار بینش پژوه)

غزاله

 

 

نظرات 6 + ارسال نظر
شیما شنبه 13 اسفند‌ماه سال 1384 ساعت 12:23 ق.ظ

سلام غزاله عزیزم
ممنونم گلم،واسه شعر قشنگی که اینجا نوشتی،
وقتی خوندمش گریه کردم
یادمَ وقتی اونجا که بودم برام خوندیش
یادش به خیر...
دلم واسه ت یه ذره شده
کاش اینجا بودی،به حضورت شدید نیاز دارم
به طرز بی شماری تنهام و خسته شدم از این تنهایی
گرچه بزرگترین کابوس زندگیم دست از سرم برداشته و باورم نمی شه که بالاخره تموم شده،اون مثل بختک افتاده بود روی زندگیم،یادته وقتی مهربون بودم چطوری می شد؟!حالا دیگه نیستش...برای همیشه رفته...حتی فرصت نشد اون هدیه که از مشهد با بی رقبتی تمام براش خریدن بفرستم،یادته؟!
کاش بتونی یه سر بیای شیراز،اینجا بهار شده،کاش بودی غوغای بهار رو می دیدی،همین طور شدت حساسیت من که داره دیوونه م می کنه...پسرک تنها یه قرص تجویز کرده اما خیلی کارساز نیست فقط اثرش تا دو سه ساعت هست یعدش دوباره شروع می شه...
از سه شنبه تا جمعه دارم می رم مسافرت،انگار مامان و بابا هم فهمیدن دچار افسردگی شدم،بعد که برگشتم بهت زنگ می زنم...
قربونت برم
بازم ممنونم بابت این شعر قشنگ،همین طور زحمتهایی که مشهد بهت دادم...انشالله بتونم جبران کنم...

عطیه مهربون شنبه 13 اسفند‌ماه سال 1384 ساعت 08:35 ق.ظ

تو هنوز برام بهاری...عطر و بوی این دیاری......
نکنه تنهام بذاری ...اسممو به یاد نیاری !

شیمای عزیز... اینو الان برای تو گفتم فی البداهه ..
به زودی آپ می کنم...شاید همین امروز..

اینکه بهم سر می زنی واقعا بهم شور نوشتن میده...
بهاری باشی و شرسار از طراوت باران..

پ.ن : تولد آلبالو شده ها! توی این چند نفر نوشتم بالاخره...نظر بده مهربون

سبزینه شنبه 13 اسفند‌ماه سال 1384 ساعت 12:02 ب.ظ

شما با این سکوت نسبتی دارید؟
hush.blogfa.com

پسرک تنها شنبه 13 اسفند‌ماه سال 1384 ساعت 08:34 ب.ظ http://pesaraketanha.blogsky.com

به به
غزاله خاله!
چطوری دخترم؟
ازین ورا!
خیلی خیلی قشنگ بود.واقعا واسه من کم بود! البته نه این شعره!

جمشید یکشنبه 14 اسفند‌ماه سال 1384 ساعت 01:50 ق.ظ http://zakhme-aghl.blogsky.com

همیشه برای تو کمه برای من هم کمه
اصلا بای همه کمه
میدونی چرا؟
چون دل آدم بی انتهاست
هر چی توش بریزی بازم کمه
...

پسرک تنها شنبه 20 اسفند‌ماه سال 1384 ساعت 12:35 ب.ظ http://pesaraketanha.blogsky.com

نه به قبلا که ۲۴ ساعت نشده آپدیت می کردی. نه به حالا که هفته به هفته خبری نیست.
گویا خداروشکر مشکلت حل شده.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد