دوستت دارم...
بارها این جمله را گفته ام و بارها هم شنفته ام...
بله...دوستش دارم ولی نه آنقدر که وقتی باید یک مقاله طولانی به زبان انگلیسی بنویسد کمکش کنم...
یا اینقدر که وقتی عصبی است سرش غر نزنم ...
یا حتی اینقدر که حاضر باشم چون او از دوستم خوشش نمی آید به مهمانی اش نروم...
بله او هم مرا خیلی دوست دارد...ولی نه آنقدر که حاضر باشد وقتی جلوی در دانشگاه از سرما میلرزم بیاید دنبالم...
یا اینقدر که وقتی مریض هستم در روز چند بار بیشتر زنگ بزند و حالم را بپرسد...
یا حتی این که چون من دوست ندارم تنهایی پارتی نرود...
آره...آره ما همدیگر را خیلی دوست داریم...اینقدر زیاد که گاهی از این عشق جوشان احساس انفجار می کنم
غزاله
دیشب جمال رویت در ماه دیده بیدن
گویا فضا نوردان در مریخ ریده بیدن
من یکی رو دوست داشتم به نام انسیه ولی رفت........
خلاصه اسم انسیه دیدم کفتم یه چیز بنویسیم
شرمند که ایمیلم نمی نویسم
سلام... دوست داشتنتو همیشگی باشه..
این خیلی عالیه
آهنگ قبلیتون خوشگلترتر بود
دوستش داری
اونم دوستت داره
فقط مشکل اینجاس که اون فکر می کنه اگه وقتی می خواد مقاله بنویسه کمکش کنی دوستش داری چون اگه تو جای اون بودی با این کار عشقش و نشون می داد
و تو فکر می کنی اگه دوستت داشت حتما می اومد دنبالت تا از سرما یخ نزنی چون اگه تو جتی اون بودی واسه ابراز عشقت این کارو می کردی
ما همه کاری که خودمون واسه ابراز محبت می کنیم از طرفومون توقع داریم...