سکوت پر هیاهو

سکوتی پر از هیاهو ، هیاهویی در سکوت...شیما،غزاله و انسیه

سکوت پر هیاهو

سکوتی پر از هیاهو ، هیاهویی در سکوت...شیما،غزاله و انسیه

درد دل های یک کوچولوی عاشق



درد سوم :


ترازو بازی


اگه احساس فکر می کرد...می شد عقل
اگه عقل دل می بست...می شد احساس

ولی آخرش نه احساس عقل شد...نه عقل احساس !

اما یه آدم ساختن...هر دو رو گذاشتن تو وجودش...
برای اینکه تا آخر عمرش ترازو بازی کنه !

هی یه خورده از کفه ی عقل برداره بریزه تو کفه ی احساس...
یه خورده از احساس برداره بریزه تو کفه ی عقل!

چقدر سخته این ترازو رو میزون کردن

انسیه

نظرات 3 + ارسال نظر
خودم چهارشنبه 29 تیر‌ماه سال 1384 ساعت 09:00 ب.ظ http://karamel.blogsky.com

خیلی مطلب جالبیه ولی این مال حدود ۱۰۰ سال پیشه.از اون موقع به اینور خدا هم فهمید که میزون کردن عقل و احساس خیلی سخته بنابراین از همه عقلو گرفت ولی یه تفاوتی که گذاشت این بود که به یه عده یه مقدار احساس داد ولی به یه عده همون یه کم احساس رو هم نداد

نگین چهارشنبه 29 تیر‌ماه سال 1384 ساعت 09:02 ب.ظ http://delaram62.blogsky.com

سلام...
کی میشه عقل و احساس آدما یکی بشه؟!

پسرک تنها پنج‌شنبه 30 تیر‌ماه سال 1384 ساعت 08:48 ق.ظ http://pesaraketanha.blogsky.com

سلام
چه عجب بابا
شما هم که اومدی
پس غزاله کجاست؟

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد