سکوت پر هیاهو

سکوتی پر از هیاهو ، هیاهویی در سکوت...شیما،غزاله و انسیه

سکوت پر هیاهو

سکوتی پر از هیاهو ، هیاهویی در سکوت...شیما،غزاله و انسیه

ایستادگی ۲


هنوز که زیر سنگینی حرفات خم نشدم!
می بینی ایستادم؟!
هنوز شونه هام می تونن تحمل کنن
هنوز زانوهام رمق دارن
هنوز ایستادم
اما تو رفتی
خیلی ساده و بی صدا رفتی
و من هنوز منتظرم یکی منو از کابوس بیدار کنه
از وقتی رفتی یه بغض گنده سر راه گلومِ که نمی شکنه
طفلی می ترسه صداش به گوش تو برسه

تو فکر کردی خیلی بزرگتر از منی
خیلی قوی تر از منی
فقط چون چند تا آدم دوستت دارند
فقط چون زیادی بهت احترام می ذارن
اما عزیزکم اینا نشونه بزرگی نیست
کسی قدرت داره که فرار نکنه
اما تو فرار کردی
از من...
اما من هنوزم ایستادم...

شیما

 

نظرات 3 + ارسال نظر
رویا شنبه 15 بهمن‌ماه سال 1384 ساعت 11:21 ق.ظ http://corocodile.blogsky.com

سلام شیما جونم. خوبی؟ جدا حرف قشنگی زدی بزرگی به این نیست که چندتا آدم دوستت اشته باشن....
عزیزم موفق باشی و شاد

پسرک تنها شنبه 15 بهمن‌ماه سال 1384 ساعت 12:39 ب.ظ http://pesaraketanha.blogsky.com

حتی اگه اینا نشونه بزرگی می بود باز هم حاصلِ دوست داشتن تو و احترام تو می بود.
قدرت واقعا توی ایستادگیه.بزرگی جداً به بزرگ مَنشیه

فراز شنبه 15 بهمن‌ماه سال 1384 ساعت 02:38 ب.ظ http://hozoor-birang.blogfa.com

سلام شیما جون

عالی بود وقعا از این احساس خوبی که تو وجودته همیشه خوشم میومده

ایستادگی

از نوشتت لذت بردم

بای...

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد